نیایش عزيزمنیایش عزيزم، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 30 روز سن داره

کتاب آفرینش نیایش

راز رسیدن

لیلی زیر درخت انار نشست. درخت انار عاشق شد، گل داد، سرخ سرخ. گلها انار شد، داغ داغ. هر اناری هزار تا دانه داشت. دانه ها عاشق بودند، دانه ها توی انار جا نمی شدند. انار کوچک بود. دانه ها ترکیدند. انار ترک برداشت. خون انار روی دست لیلی چکید. لیلی انار ترک خورده را از شاخه چید. مجنون به لیلی اش رسید. خدا گفت راز رسیدن فقط همین بود. کافی است انار دلت ترک بخورد. عرفان نظرآهاری ...
4 اسفند 1391

تولدت مبارک عزیز دلم

صدای بهم خوردن  بال معصوم فرشته ها میاید ... انگار آمدن تو نزدیک است لمس بودنت مبارک... نيايش عزيزم منو ببخش كه مثل قبل براي خودت و وبلاگت وقت نميگذارم .  آخه ميدوني كه كارم يه كم تغيير كرده . نمي خوام توجيه كنم ولي خودت بهتر از من ميدوني و  مي بيني كه واقعا وقت كم ميارم . ولي اينو بدون كه هميشه و هميشه تنها و تنها و تنها عشق و ميوه من هستي توت فرنگي جونم . ...
16 بهمن 1391

شكل خدا ...

دختر کوچولو بعد از تولد برادرش پاشو توی یک کفش کرده بود که باید با اون تنها باشه پدر و مادرش نگران بودند که نکنه دخترشون از روی حسادت بچگانه بلایی سر برادرش بیاره بعد از کلی اصرار پدر و  مادر کوتاه اومدند و اجازه دادند . دختر کوچولو صورتشو چسبوند به صورت نوزاد و پچ پچ کرد: نی نی جون به من بگو خدا چهجوریه من داره یادم میره... ...
5 بهمن 1391

یک عاشقانه آرام

مگذار که عشق به عادت دوست داشتن تبدیل شود! مگذار که حتی آب دادن گل‌های باغچه، به عادت آب دادن گل‌های باغچه بدل شود! عشق، عادت به دوست داشتن و سخت دوست داشتن دیگری نیست، پیوسته نو کردن خواستنی‌ست که خود پیوسته، خواهان نو شدن است و دگرگون شدن. تازگی، ذات عشق است و طراوت، بافت عشق. چگونه می‌شود تازگی و طراوت را از عشق گرفت و عشق همچنان عشق بماند؟ عشق، تن به فراموشی نمی‌سپارد، مگر یک بار برای همیشه. جام بلور، تنها یک بار می‌شکند. می‌توان شکسته‌اش را، تکه‌هایش را، نگه داشت. اما شکسته‌های جام ،آن تکه‌های تیز برنده، دیگر جام نیست. احتیاط باید کرد. همه چیز کهنه می‌شود و اگر...
8 آذر 1391

عاشقانه ...

نمی شود که تو باشی  من عاشق تو نباشم نمی شود که تو باشی درست همین طور که هستی و من، هزار بار خوبتر از این باشم و باز، هزار بار، عاشق تو نباشم. نمی شود، می دانم نمی شود که بهار از تو سبزتر باشد... نيايش مادر ! توي روز تولد مادر به بهانه تولد خودت (البته بيشتر به بهانه شير خوردن) برات تولد گرفتيم . آخه اصلا لبنيات نمي خوري و قول داده بودي كه تولدت شد ديگه شير بخوري ! ... و من واقعا درمونده شدم كه براي اين بدغذاييت چكار كنم ؟؟ ...
8 آذر 1391

شبا وقتي كه بيداري ...

  شبا وقتی که بیداری .. خدا هم با تو بیداره  تا وقتی که نخوابی تو .. ازت چش ور نمیداره  خدا می‌بینه حالت رو .. خدا میدونه حست رو  از اون بالا میاد پایین .. خدا می‌گیره دسِت رو    خدا میدونه  تو قلبت ..  چه اندازه تو غم داری  خدا میدونه تو دنیا .. چه چیزی رو تو کم داری  خدا نزدیک قلب توست ..  با یک آغوش وا کرده  نذار پلک‌هاتو روی هم .. اگه قلبت پره درده  خدا رو میشه حسش کرد ..  توی هر حالی که باشی  فقط  باید تو  با یادش .. توی هر لحظه همراشی  ...
22 آبان 1391

نیایش عاشقانه

و من با نم باران با سر انگشتان مهر به روی لبهایت خط می کشم چقدر زیبا شدی تو حرف می زنی از عشق و بوی بهشت میگیرد          نمازم سجده ام به لبهایت پیشانی به پیشانی موسی وش به نور تجلا می روم.
9 آبان 1391

در غمتان شريكيم

هموطنان عزيز آذري كه داغدار عزيزانتان در زلزله هستيد آرزو و طلب صبر براي شما داريم . ما را در غم خودتان شريك و همراه بدانيد .     دل ِ زمین از چه لرزید نمی دانم ... ! دل ِ من اما ، برای عروسکـــی لرزید که بی مادر شد ...   دل ِ زمین لرزید و قطره قطره خون خورد .. ! دل ِ من اما ، از غــم تنهایــی ِ عروسکــــ خــون شد ...   اگر قضا وقدر هم باشد شايسته صبر است ولي آيا با صبر مشكل حل ميشود. بايد براي او دعا كنيم تا بتونيم براي او و همه ملت ايران مثل ژاپني ها سقف محكمي بسازيم. بايد تلاش كنيم به كيفيت در زمان پيش از زلزله بينديشيم. بايد دعا كنيم از ريا و تزوير رها شوي...
25 مرداد 1391

دكتر چه مهربونه

      دکتر چه مهربونه / درد منو می دونه با شوخی و با خنده / زخم منو می بنده می گه مریض کوچولو / کوچولوي موچولو برو بخواب تو خونه / دوای تو همینه تا که بشی سلامت / خوشحال و شاد و راحت اينم يه ورژن ديگه اش :       دكتر چه مهربونه / درد منو ميدونه با شادي و با خنده / زخم منو مي بنده من دكتر را دوست دارم / هديه براش ميارم دكتر دوا مياره / بچه ها رو دوست داره بچه خوب مي دونه / اگر به حرف دكتر گوش بكنه هميشه / ديگه مريض نميشه كوچولوي مهربون / دكتر كه ترس نداره دوا و استراحت / سلامتي مياره   آمپول رنگي هستم به اين قشنگي هستم ...
12 مرداد 1391
44547 0 11 ادامه مطلب