دنیایی از اکلیل و پولک
ما بچه ها اهل زمینیم
اما زمین دنیای ما نیست
این یک وجب دنیای خاکی
تا آخرش هم جای ما نیست
***
دنیای خالی از گل سرخ
دنیای سنگ و سد و دیوار
دنیای آدم های بد جنس
گرگ بد و روباه مکار
***
اینجا " علی بابا" غریبه است
اینجا " عمو نوروز" تنهاست
طفلک " ننه سرمای" قصه
در چشم هایش غصه پیداست
***
انگار یک جادوگر پیر
با یک عصای سحر آمیز
باغ قشنگ قصه ها را
دنیای ما را ، کرده پاییز
***
دنیای ما پر بود از شور
از قصه شنگول و منگول
از بزبز قندی که جنگید
با گرگ ها ، با گله غول
***
مرغی که تخمی از طلا داشت
آن جوجه های پرحنایی
یک قسمت از دنیای ما بود
بزهای زنگوله طلایی
***
دنیای ما جا می شد انگار
در تیله چشم عروسک
کاغذ کشی و گوی رنگی
دنیایی از اکلیل و پولک
***
دنیای ما یک روز گم شد
در کهکشان راه شیری
کاش ای خدا می شد که آن را
تا هیچوقت از ما نگیری
مامانی از خدای مهربون می خوام که
همیشه و همیشه شاد شاد شاد زندگی کنی.
الهی آمین