نیایش عزيزمنیایش عزيزم، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 9 روز سن داره

کتاب آفرینش نیایش

شعرهای بیست و چند سال پیش !!!

1390/3/18 9:33
نویسنده : مادر جون
853 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

 

زیبا

 

گنجيشکه مي گه جيک و جيک و جيک

 خنده مي کنه بچه کوچيک

 مرغه مي خونه قد، قدا، قدا

 مهربون باشيد اي کوچولوها

 کفتره مي گه بق، بقو، بقو

 کوچولوي من دروغه لولو

 کلاغه مي گه قار و قار و قار

 دستاتو بشور موقع ناهار

 پيشيه مي گه ميو ميو

 دنبال توپت مثل من بدو

 خروسه مي گه قوقولي قوقو

 فردا صبح زود پاشو کوچولو

 زیبا

یه روز یه آقا خرگوشه
رفت پیش یک بچه موشه

موشه دوید تو سوراخ
خرگوشه گفت: آخ
وایسا جونم کارت دارم
من خرگوش بی ازارم
کاریت ندارم
از سوراخت بیا بیرون
نمیخوای مهمون
مادر موشه عاقل بود
زنی باهوش و کامل بود
نگاهی کرد به خرگوش
گفت به بچه موش:
نترس جونم اون مهمونه
خیلی خوب و مهربونه
زود برو به اون سلام کن
بیارش خونه

زیبا

 

خوشحال و شاد و خندانم ……….. قدر دنیا رو می دانم

خنده کنم من ……… دست بزنم من ……… پا بکوبم من
……………………….. شادانم
 
در دلم غمی ندارم ……….. زیرا سلامت هست جانم
 
عمر ما کوتاه س ……….. چون گل صحراست
 
…………… پس بیایید شادی کنیم
 
بیایید با هم بخوانیم ………. ترانه جوانی را
 
عمر ما کوتاه س ……….. چون گل صحراست
…………… پس بیایید شادی کنیم
 
گل بریزم من …… از توی دامن ….. بر روی خرمن
 
…………………… شادانم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

سارا
11 خرداد 90 10:30
خیلی زیبا بود خانومی
سارا
16 خرداد 90 10:53
سلام عزیزمممممممممممم ممنونم که به من سر زدی