نیایش عزيزمنیایش عزيزم، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 5 روز سن داره

کتاب آفرینش نیایش

تا نیایش

1391/2/18 12:29
نویسنده : مادر جون
649 بازدید
اشتراک گذاری

بیابان در بیابانم ... پریشان در پریشانی
نگاهم کن به دلجویی ... صدایم کن به مهمانی
صدایم کن که می آیم ... به عشقت با گل افشانی
به تقدیری که می بینی ... به امیدی که می دانی
رهایم کن از این زندان ... از این خاک تن آلوده
از این دلهای بی درد و ... از این جان غم آسوده
به ذات عالی سرمد ... به نام نامی احمد
به سامانم کن از عشقی ... که با مهر علی سر زد
مخواهم لحظه ای تنها ... که از بندت رها باشم
که بی شوقت فراموشو ... که از یادت جدا باشم
اگر دورم اگر نزدیک ... اگر ماهی اگر ماهم
به دیدار تو می آیم ... به امید تو در راهم
دل این دل این خزانی را ... به بارانت نوازش کن
شبانگاه سکوتم را ... شبستان نیایش کن

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

سید امیرعباس بابا
18 اردیبهشت 91 13:03
سلام دوست جونم خوبی؟؟؟؟ اومدم روز مادر رو به تو و مامان مهربونت تبریک عرض کنم... چند وقتی نبودم حالا دوباره برگشتم بیا بهم یه سر بزن ... من منتظرتم راستی خیلی ناز شدیا ایشالا زودی بزرگتر بشی مامان و بابا رو اذیت نکنی ها بووووووووووووووووس دوستت دارم امضاء : سید امیرعباس بابا
زهره مامان نیایش
19 اردیبهشت 91 10:09
به به چه شعر قشنگی خیلی لذت بردم ممنون
شبانگاه سکوتم را
شبستان نیایش کن
خیلی عالی بود از کی هست شعرش؟


ممنون عزیزم از لطفت .
این شعر تیتراژ برنامه تانیایش شبکه تهران هست .
خواننده و آهنگساز: مجید اخشابی
شاعر:اهورا ایمان