نیایش عزيزمنیایش عزيزم، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره

کتاب آفرینش نیایش

کودکی

1390/6/7 10:14
نویسنده : مادر جون
436 بازدید
اشتراک گذاری

کودکی

کودکیها رفتند، چه ز ما باقی ماند ؟

دلخوشیهامان کو؟ چه ز ما جاری ماند؟

 

ما چه دلخوش بودیم ، مست از بازی خویش

همه با هم یکرنگ  ، یکدل و دوست و خویش

 

گریه و خنده مان ، پر ز زیبایی  بود

بازی و اشکنکش، وه چه رویایی بود

 

گویی از شادیمان یک جهان میخندید

میشد انگار هنوز خواب زیبایی دید

 

 بعد از آن شو رو شری  ، که به پا میکردیم

 وای!کفشهای بزر گی ، که به پا می کردیم

 

بعد از آن ولوله  ها ، که به پا میکردیم

خسته بودیم ولی ، ما چه ها میکردیم

 

گذشت افسوس چه زود آنهمه بود و نبود

با همه سختی ها ، زندگی زیبا بود

 

کودکیها رفتند ما بزرگیم اکنون

در پس  بد بینی  ،  همه  همچون  مجنون

   

کودکیها رفتند، ما بزرگیم دگر!

در پی زندگی و  زندگیها به هدر

 

در پس  یک تردید زندگی معنا باخت

سوخت شادیهامان دلمان رنگ بباخت

 

روزمان شب شد و رفت  چه ز ما باقی ماند؟

کودکیها رفتند،   چه ز دل باقی ماند

 

آری آری رفتند، همه بازیها

 گویی از یاد برفت همه  شادیها

 

کودکیها رفتند، چه ز ما باقی ماند ؟

دلخوشیهامان کو؟ چه ز ما جاری ماند؟

 

**********

 

دنبال کودکیم می گردم ...

تو نمیدانی کجاست؟

من چشم میگذارم

تو پیدایش کن

 

 

منبع : mashghesher.blogfa.com هیچ !!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان نیایش
6 شهریور 90 23:51
وقتی کودکیم رویای بزرگ شدن رو داریم وقتی قد می کشیم و بزرگ میشیم در آرزوی یک روز کودکی مان می مانیم خیلی قشنگ بود ممنون
مامان آريا
7 شهریور 90 10:56
خيلي جالب و قشنگ بود واقعا" چرا ما انسان ها اينطوريم تا وقتي بچه ايم همش آرزو مي كنيم كي مي شه بزرگ بشيم وقتي بزرگ ميشيم مي گيم كه اي كاش بچه مي موندم بوس بوس بوس بوس براي نيايش گل
مامان زهرا نازنازی
8 شهریور 90 20:48



ممنونم که به من سر می زنین .
ثمين
9 شهریور 90 0:07
سلام عيدتون مبارك!



سلام عزیزم . ممنون که به من سر می زنید .