نیایش عزيزمنیایش عزيزم، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره

کتاب آفرینش نیایش

عاشورا و شير و نيايش و باب اسفنجي !

1392/9/2 15:46
نویسنده : مادر جون
1,218 بازدید
اشتراک گذاری

نيايش عزيزم ، از شنبه منتظر بود تا سه شنبه بشه و من از فرداش تعطيل باشم به مدت 3 رووووووووووز !!!!!!

تا اينكه سه شنبه شد و دختر ما منتظر كه شير و اسب و شتر بياد توي خيابون و بره اونها رو ببينه .

ولي هيچكدوم از برنامه ها رديف نشد تا نيايش دسته هاي عزاداري رو ببينه . تا اينكه ظهر عاشورا اتفاق جالب انگيزي افتاد .

خيلي دير از خونه رفتيم بيرون و من هم غصه دار از اينكه از پارسال عاشورا نيايش منتظره تا شير رو دوباره ببينه . گفتم واي كه بدقول شدم پيش دخترم .

بعد از نماز شهر عاشورا ، همينطوري بي هدف توي خيابونها دور مي زديم كه يهو ديديم اي دل غافل ، شير دسته هاي عزاداري از قافله عقب مونده و در حال دويدنه !

ما هم زديم كنار و التماس كنان كه  آقا شيره دختر ما رو در آغوش بگير و باهاش عكس يادگاري بيانداز !

اون بنده خدا هم كه خيلي عجله داشت و بدو بدو مي رفت ، چون عجز و لابه ما رو ديد ، لاجرم ايستاد و عكسي به يادگاري با دخترك انداخت .

باشد كه خدا از او راضي باشد .

ولي خدايي با اتفاقي كه شب قبلش براي نيايش افتاده بود و حضرت ابوالفضل رو قسم داده بودم به دستاي بريده اش ، و اين داستان ظهر عاشورا ، دلم يه جوي شد و ارادتم به حضرت چندين ....... برابر .

انشاءاله كه همه بچه ها هميشه سالم و سلامت باشن و حضرت ابوالفضل نگهدارشون باشه .


عاشورا

 

و اين هم باب اسفنجي كه چند شب قبل از تاسوعا و عاشورا رؤيت شد و نيايش ما هم كه يد طولايي در عكس انداختن با اين موجودات عجيب الخلقه داره !

فيل و فنجون !

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان نیایش
19 آذر 92 9:51
سلام عزیزم ممنونم پیشمون اومدی الهی قربون دل کوچیکش بشم که به آرزوش رسیده الهی همیشه خدا نگه دارش باشه راستی قضیه ی این شیر چیه من تا حالا ندیده بودم اگه نیایش من بود که از هزار فرسخی فرار میکرد
مادر جون
پاسخ
ممنون خانمي از حضورت. واقعا شير رو نديدين؟ من فكر مي كردم همه شهرها اين سمبل رو دارن. توي قزوين روز عاشورا علاوه بر دسته هاي سينه زني عزاداري كه توي خيابون راه مي افتن، يه شير به همراه يه گهواره (حضرت علي اصغر) رو راه مي برن و مردم نذوراتشون رو توي گهواره مي اندازن. نيايش سال قبل كه شير رو ديد خيلي ترسيد ولي نمي دونم چي شد كه امسال از چند روز قبل همش منتظر عاشورا و شير بود.
دعوت به همکاری
14 دی 92 6:40
با سلام همکار عزیز، خسته نباشید یک پیشنهاد خوب براتون دارم . بازدید کنندگان وبلاگ خودتون رو به پول تبدیل کنید تا حداقل مخارج اینترنت و وبلاگتون رو در بیارید و یا اگه بازدید کننده زیادی دارید در آمد میلیونی داشته باشید سیستم کسب در آمد می پاپ آپ به ازای هر بازدید کننده شما مبلغ 50 ریال به شما پرداخت می کند تصویه حساب منظم و بموقع در هر زمان، تنها اگه به حد نصاب سیستم که 15000 تومان هست برسید می توانید درخواست واریز بفرستید تا در کمتر 2 ساعت مبلغ به حسابتان واریز شود تنها کافیست در سایت می پاپ آپ ثبت نام کنید و سپس یک ایمیلی دریافت خواهید کرد و پس از تایید ایمیل میتونید وارد سایت شوید و کد پاپ آپ رو درون قالب وبلاگتون قرار بدید و به کسب در آمد بپردازید http://mepopup.ir پر درآمد باشید
مامان نیایش
6 بهمن 92 19:37
سلام عزیزم مرسی اومدی پیشمون دوستتون داریم ما هم تولد دختر گل هم پیشاپیش مبارک
مامانی
17 اردیبهشت 93 12:22
سلام ندا جون خوبی نیایش خوبه چرا دیگه آپ نمیکنی؟ به هر حال ممنون که به یاد ما هستی و میای